f

معرفي طرح

هدف از پروژه حاضر كه اجراي آن از سوي معاونت برنامه ريزي و نظارت راهبردي رئيس جمهور به پژوهشكده علوم زمين واگذار شده است، تلفيق و بازنگري داده هاي گوناگون در زمينه زمين لرزه و لرزه خيزي كشور و استفاده از آنها به منظور برآورد خطر زمين لرزه در كشور است.

بیشتر بخوانید...

ژئوديناميك پهنه ساختاري البرز-كپه داغ

  

حركت بلوك عربي به سمت شمال و سپر اورازيا با كوتاه شدگي در ايران همراه است . اندازه گيري هاي اخير ژئودتيك نشان داده كه بلوك عربي حدود 23 ميليمتر در سال به سمت شمال و كپه داغ حركت مي كند . اين مقدار حركت ،‌كم تر از اندازه گيري هاي اوليه حركت قاره ها برپايه مدل (1994)Pre-Gps plate-circuit است .

زمين لرزه هاي ايران اغلب در كوه هاي زاگرس ، البرز ، خاور ايران و كپه داغ متمركز است كه اين نواحي ايران مركزي و صحرايي لوت را كه بدون لرزه هستند و به صورت بلوك هاي سخت رفتار مي كنند ، احاطه كرده اند (Jackson and McKenzie,1984 )،‌

اين مشاهدات بوسيله اطلاعات ژئودتيك تائيد مي شوند. نيمي از حركت بلوك عربي به سمت شمال در كوه هاي زاگرس اثر مي كند (Tatar, 2001) و نيمه ديگر در كوه هاي البرز و كپه داغ و حوضه خزر جنوبي تقريبا در E ْ56 حركت به سمت شمال بلوك عربي ،‌با فرورانش در زير پهنه مكران مطابقت دارد ، اين مسئله با ايجاد كوتاه شدگي در كپه داغ و بينالود همراه است .

كوتاه شدگي شمال زاگرس نياز به يك گسلش راستالغز راستبر با امتداد شمال-جنوب بين ايران مركزي و پهنه مقاوم افغانستان ( بخش اورازيا ) دارد كه اين سامانه در سمت ديگر صحراي لوت در خاور ايران ديده مي شود (Hollingsworth et al.2006) . ميزان كوتاه شدگي ها در شمال خاوري ايران متفاوت است . اندازه گيري هاي ژئودتيك اخير شمال خاوري ايران در سه ايستگاه YAZ,SHIR,KASH انجام شده است . برطبق اطلاعات اين دستگاه ها حدود7 ميليمتر در سال كوتاه شدگي در جهت شمال – جنوب بين ايستگاه KASH ) درجنوب بينالود ) وشمال كپه داغ وجود دارد. Lyberis&Manby(1999) ، با فرض اينكه كوتاه شدگي در مدت 5 ميليون سال انجام شده باشد نيمرخ هاي موازنه شده اي را از باختر كپه داغ ترسيم كرده اند و مقدار كوتاه شدگي را حدود 5 كيلومتر اندازه گيري كرده اند ، در نتيجه نرخ كوتاه شدگي حدود 16 ميليمتر در سال به دست آمده است .

بعلاوه اين دستگاه ها نشان گر يك هم گرايي شمال-جنوب در شمال خاوري ايران مي باشند كه بطور مايل به روندهاي شمال باختر-جنوب خاوري ‌ ناحيه كپه داغ متصل مي شوند.

از آنجا كه باختر افغانستان به ظاهر قسمتي از بلوك اورازيايي مي باشد ، تصور مي شود كه كوتاه شدگي در جنوب خاوري كپه داغ و نزديك مرز افغانستان متوقف شده است (Jackson et al. 2002). افزون بر آن گسله هايي با امتداد شمال - جنوب و راستالغز بين ايران مركزي و افغانستان در گستره ايي با پهناي حدود 400 كيلومتر توزيع شده است .

اين دو عامل نشان مي دهند كه كوتاه شدگي شديدي در امتداد جنوب خاور-شمال باختر‌ در شمال خاوري ايران وجود دارد كه از مرز افغانستان به سمت زمين هاي كم بلنداي درياي خزر اين كوتاه شدگي شديدتر مي شود . تحقيقات زمين شناسي و اطلاعات ژئودتيك نحوه چگونگي و مكانيسم كوتاه شدگي توسط گسله هاي فعال را نشان نمي دهند و سعي شده در اين مقاله به آنها بيشتر توجه شود. با وجود اطلاعات ناچيز از ميزان لغزش گسله هاي ناحيه ، هندسه و جنبش گسله ها آشكار است .

براي انگاشت بهتر از ميزان لغزش بايد شبكه متراكم تري از GPS وجود داشته باشد يا اينكه تعيين سن گسله هاي ناحيه بيشتر باشد كه در حال حاضر هيچ كدام وجود ندارند. شمالي ترين حد كپه داغ ، ناگهاني و آشكارا با يك خط واره با روند N120‌ مشخص مي شود ،‌در شمال خط واره زمين هاي كم بلنداي پهنه توران كه بخشي از سپر اورازيا است وجود دارد .

در شمال باختري عشق آباد يك خط گسله ي راستالغز راستبر وجود دارد كه گسله عشق آباد ناميده مي شود . شواهد كمي از جابجايي هاي راستالغز اين گسله وجود دارد ،‌اما Lyberis & Manby(1999) , در مجموع آنها را حدود 35 كيلومتر اندازه گرفته اند . در بخش مركزي ناحيه ، كوه هاي كپه داغ بر روي شپر توران رانده شده اند.

ادامه مطلب

سايتهاي مرتبط

 

بیشتر بخوانید...

طراحی و پشتیبانی : پژوهشكده علوم زمين