ارزيابي جنبش ‏شناسي كپه ‏داغ باختري از راه تهيه برش ‏هاي ترازمند

تعداد بازدید:۴۴۵
ارزيابي جنبش ‏شناسي كپه ‏داغ باختري از راه تهيه برش ‏هاي ترازمند

مجری طرح: دکتر محمد رضا قاسمی 

سال: 1395

ساختار اصلی استان زمین شناختی کپه‏ داغ با کوتاه ‏شدگی این حوضه رسوبی، که از ژوراسیک تا پالیوژن در حال فرونشینی بود، شکل گرفته است. آغاز کوتاه‏ شدگی کپه‏ داغ به برخورد در کوهزاد زاگرس در پالیوژن باز می‏گردد. بخش باختری کپه‏ داغ نسبت به بخش خاوری آن ساختار پیچیده ‏تری دارد. راندگی‏ ها در این بخش فراوان‏ترند و گسله‏ های راستالغز مایل سهم زیادی در کوتاه‏ شدگی آن دارند. گرایش عمومی ساختارها در این بخش به سوی جنوب است و بیشتر چین ‏های آن با گسله‏ های راندگی در ارتباط هستند. از دیدگاه چینه‏ شناسی مکانیکی به ترتیب از کهن به جوان، سازندهای شمشک، کشف‏رود و بخش‏های مارنی سازند چمن‏ بید، سرچشمه و سنگانه به علت قوام نسبی کمی که نسبت به واحدهای بالا و پایین خود دارند، قابلیت کارکرد به عنوان سطح‏های فَراکَنِش را دارند. برای تعیین هندسه و جنبش ‏شناسی ساختار در کپه‏ داغ باختری ما به ترسیم یک برش ساختاری ترازمند و بازسازی آن اقدام کردیم. بررسی برش ساختاری ترسیم شده آشکار ساخت سطح ‏های فراکنش برای چین‏ ها و گسله‏ های گستره کپه داغ در بخش‏ های ژرف‏تر و به احتمال در سازندهای شمشک و کشف‏رود قرار دارد. این برش نشان می‏دهد چین‏خوردگی و راندگی در حدود 10 کیلومتر (هم ‏ارز حدود 8%) کوتاه ‏شدگی در کپه‏ داغ باختری ایجاد کرده است. بنابراین بخش دیگری از کوتاه‏ شدگی گستره باید با گسله‏های راستالغز مایل جبران شده باشد. گسله های راستالغز با دو راستای عمومی شمال باختری-جنوب خاوری در بخش خاوری گستره و شمال خاوری-جنوب باختری در بخش باختری گستره مورد مطالعه قرار دارند. در راستای ارزیابی جنبش شناسی گسله های گستره مورد مطالعه از دو نقشه مغناطیس هوایی بجنورد و کوه-کورخود برای تعیین خطواره های پی سنگی استفاده شد. از آن جا که منبع مغناطیسی در منطقه به طور عمده پی سنگ زمین‏ شناختی است، این خطواره ها را می توان در پی سنگ واقعی کپه‏ داغ در نظر گرفت. بیشترین فراوانی خطواره ها مربوط به گسله های پی‏سنگی با روند خاوری-باختری است، که هم روند با گسله های کناره های شمالی و جنوبی تاقدیس ها و دارای سازوکار معکوس می باشد که در پاسخ به کوتاه شدگی و چین‏ خوردگی لایه های پرقوام در گستره مورد مطالعه ایجاد شده اند. دومین دسته گسله ها دارای روند عمومی شمال خاوری-جنوب باختری هستند. موقعیت این دسته از گسله ها نسبت به چین خوردگی گستره مورد مطالعه به صورت گسله های عرضی می باشد. این گسله ها در پاسخ به جهت تنش اصلی عامل دگرریختی در فلات ایران، ناشی از حرکت ورق عربی به سوی اوراسیا می باشند. برای ارزیابی جنبش شناسی چین‏ خوردگی های گستره مورد مطالعه، هندسه ساختارهای موجود در راستای برش عرضی مورد بررسی قرار گرفت و مدل جنبش شناسی سبک چین خوردگی برای تاقدیس های مورد بررسی ارایه شد. براساس مطالعه های پیشین و بررسی های گستره مورد مطالعه، تاقدیس شاتوت واقع در کیلومتر 90 برش ساختاری دارای هندسه چین جدایشی می باشد. این تاقدیس با توسعه یک گسله نهان به موازات لایه شکل پذیر کشف رود، هندسه چین جدایشی را به خود گرفته است. در رابطه با تاقدیس های آقچیل و غلامان واقع در کیلومتر 70 و 100 برش ساختاری که دارای هندسه چین پیشروی گسله می باشند، مدل جنبشی فرگشت سبک چین‏ خوردگی زیر تاثیر ساختارها کناری دارای تفاوت کوچکی می باشد. این تفاوت را می توان به گسله های راندگی و چین ‏خوردگی ناحیه ای در گستره مورد مطالعه مربوط دانست. چنان که در نزدیکی تاقدیس غلامان راندگی‏های محلی واقع در بخش شمالی برش ساختاری، سبب ایجاد ستبرشدگی در پیش یال چین پیش روی گسله شده است. اما در مورد تاقدیس آقچیل به دلیل نزدیکی با تاقدیس راز، این رویداد رخ نداده است و چین خوردگی به صورت عادی توسعه یافته است