برگزاری وبینار جشنواره آب به میزبانی پژوهشکده علومزمین: بررسی راهکارهای حفاظت از بزرگترین میراث بشر

رئیس کرسی یونسکو در بازیافت آب:
آب به عنوان میراث بشریت است
در مراسم افتتاحیه وبینار جشنواره آب رئیس کرسی یونسکو در بازیافت آب، از آب به عنوان میراث بشریت یاد کرد و گفت: ما به دنبال روزی هستیم که چالش آب از طریق برنامهریزیهای منسجم مرتفع شود.
دکتر محمدحسین صرافزاده افزود: این رویداد یکی از برنامههای جشنواره آب است که از روز ملی آب یعنی ۱۳ اسفند ماه آغاز میشود و تا ۳ فروردین ماه ادامه دارد.
وی با بیان اینکه در فاصله روز ملی آب و روز جهانی آب، جشنواره آب برگزار میشود، خاطرنشان کرد: ما با برگزاری این رویدادها به دنبال روز نویی در کشور هستیم که مساله آب با برنامهریزیهای انجام شده، مرتفع شود.
به گفته صرافزاده، آب یک امانت و میراثی برای نسل کنونی است که باید برای انتقال به نسل آینده از آن صیانت کرد و از این رو باید از این میراث حفاظت کنیم.
دبیر کرسی یونسکو در بازیافت آب با بیان اینکه رویداد امروز با همکاری کرسی یونسکو در مخاطرات ساحلی برگزار میشود، یادآور شد: آب، یکی از موضوعات مهم در یونسکو است و این دو کرسی در این نشست درصدد هستند تا جنبههای مختلف چالشهای آب در کشور را مورد بررسی قرار دهند.
رئیس پژوهشکده علوم زمین هشدار داد:
مدیریت ناکارآمد در حیطه آب موجب خشکسالی، فرونشست، سیل، گرمایشهای ناگهانی و تغییرات آبوهوایی
در ادامه رئیس پژوهشکده علومزمین سازمان زمینشناسی و اکتشافاتمعدنی کشور نیز با طرح این سوال که علل کمبود آب به دلیل تغییر مکانیسم بارش و تغییر اقلیم است یا فعالیتهای انسانی؟، افزود: سوال مطرح دیگر آن است که مدیریتهای ناکارآمد حیطه آب موجب شده که امروزه بحرانهای مرتبط با آب چون خشکسالیها و فرونشست و سیل و گرمایشهای ناگهانی و تغییرات آبو هوایی ایجاد شود.
دکتر راضیه لک، با بیان اینکه این دلیل تغییرات ناگهانی چیزی جز فعالیتهای انسانی و گرمایش زمین است که سبب تغییرات در مدت زمان کم طول چند دهه به جای چند هزار ساله شده، خاطرنشان کرد: از سوی دیگر کره زمین نیز نمیتواند خود را با شرایط ایجاد شده وقف دهد از اینرو با یکسری واکنشهایی مواجه شده که لازم است ما رفتارهای مناسبی به این واکنش زمین در ارتباط با گرمایش داشته باشیم.
وی با اشاره به اخبار متعدد منتشر شده از سوی رسانهها در زمینه تغییر اقلیم در یک دهه اخیر، نمونه آن را دریاچه ارومیه عنوان کرد و یادآور شد: نمونه دیگر آن دریاچه مهارلو در نزدیکی شهر شیراز و یکی از ۱۱ تالاب دریاچه فارس است که خشکسالی و کم بارانی باعث خشکی و افزایش گرد و غبار سطح آن شده است.
به گفته وی، دریاچه مهارلو در حالی امروز خشک شده که روزگاری با قایق از روی آن رفتوآمد میشد ولی امروز با ماشین از آن عبور میکنند که این شرایط در دو دهه اخیر رخ داده و این امر برای کره زمین امری غیرعادی به شمار میرود.
لک، همچنین تالاب بختگان را نمونه دیگری از بحران محیط زیست نام برد و ادامه داد: این وضعیت حتی درباره تالابهای استانهای پرباران نیز حاکم است که نمونه آن تالاب انزلی است.
رئیس پژوهشکده علومزمین، ایران را کشور پر آبی ندانست و گفت: ما برای آنکه تشخیص دهیم که چه مقدار از این تغییرات در اکوسیستم، ناشی از شرایط طبیعی و تغییر اقلیم است و چه مقدار از آن ناشی از سومدیریت و رفتار نامناسب با اکوسیستمهای مختلف است، لازم است گذشته اکوسیستمهای مختلف را بازسازی کنیم تا اثرات آنتروپوژنیک و ژئوژنیک را از یکدیگر تفکیک کنیم.
وی خاطرنشان کرد: در این راستا سازمان زمینشناسی و اکتشافاتمعدنی کشور و پژوهشکده علوم زمین مطالعاتی را در زمینه پیشبینی وضعیت اقلیم آینده و دورههای کم بارش و پربارش آغاز کردند و طی آن شرایط گذشته را بازسازی کردند.
به گفته خانم لک، این مطالعات در محیطهای دریایی چون خلیجفارس، جنوب ایران در دریای عمان، چابهار، اطراف کُنارک، دریای کاسپین و همچنین در تالابهایی چون مهارلو، ارژن، گاوخونی، شادگان و بختگان و در دریاچههای ارومیه، مهارلو و زریوار اجرایی شده است.
این پژوهشگر، ابزار این مطالعات را برداشت مغزههایی دانست که از محیطهای دریاچهای، تالابی و خلیج برداشت شده و دورههای پربارش و کم بارش را مشخص میکند و در ادامه افزود: در دنیا برای به دست آوردن دادههای حاصل از مطالعات دیرینه اقلیم از روشهای ایزتوپ اکسیژن و کربن، حلقههای درختی، گردههای گیاهی، محتوای زیستی، حشرات، استالاگمیت و استالاگتیت، مغزههای یخ استفاده میشود که در این مطالعات تمرکز ما بر مطالعات رسوبشناسی و ژئوشیمیایی بوده است.
رییس پژوهشکده علوم زمین با اشاره به اینکه در دنیا در زمینه دیرینه اقلیم مطالعات وسیعی انجام دادند تا از دادههای آن برای پیشبینی اقلیم آینده استفاده کنند، خاطرنشان کرد: این مطالعات در ایران تنها محدود به چند نقطه از جمله دریاچه زریوار، ارومیه و شمال غرب ایران میشود و این در حالی است که در ایران کارهای بیشتری انجام شده به گونهای از سوی سازمان زمینشناسی و اکتشافاتمعدنی کشور در سال ۱۳۸۰ بر روی دریاچه مهارلو مطالعاتی صورت گرفته و با مغزههایی که از این دریاچه دریافت کردیم دانش این مطالعات وارد کشور شده و بعد از آن دریاچه ارومیه در سال ۸۶ در دست مطالعه قرار گرفت.
وی مناطق تشک، بندرعباس و بوشهر و سواحل کنارک و چابهار و پلایای جازموریان و سواحل گمیشان را از دیگر مطالعات دیرینه اقلیمشناسی این سازمان نام برد و یادآور شد: در مطالعات دیگری که سازمان زمینشناسی و اکتشافاتمعدنی کشور مجری آن بود، بانک اطلاعات دیرینه اقلیم ایران تهیه شد.
لک ادامه داد: در این بانک کلیه مطالعات انجام شده استخراج و بارگذاری شده ولی برای ایران با این وسعت این میزان مطالعات کم است و برای آنکه بتوان اولویتهای مطالعاتی در زمینه تغییر اقلیم را استخراج کنیم، مطالعات دیگری را اجرایی کردیم.
وی به بیان ۲ فاز مورد تایید دانشمندان در خصوص شرایط آب و هوایی هولوسن که برای تفسیر دادههای دیرینه اقلیمی ایران مبنا قرار گرفت پرداخت و در اینباره توضیح داد: قبل از هولوسن، یانگر دریاس از ۱۲ هزار و ۸۰۰ تا ۱۱ هزار و ۵۰۰ سال قبل یعنی عصری شبیه عصر یخبندان بوده که در این دوره ۳ فاز تعریف شده است.
به گفته، رییس پژوهشکده علوم زمین فاز اول از ۱۱ هزار و ۵۰۰ تا ۹ هزار سال قبل، فاز دوم از ۹ هزار سال قبل تا ۶ هزار سال قبل و فاز سوم از ۶ هزار سال قبل تا انقلاب صنعتی را شامل میشود که باید همه این فازها در مطالعات دیرینه اقلیم مورد بررسی قرار گیرند.
لک اضافه کرد: در بانک اطلاعات دیرینه اقلیم ایران از پالئوستوسن، هولوسن و زمان حال را برای مناطق مختلف ایران از زاگراس شمال غرب، نئور و زریوار، زاگرس میانی (هشیلان)، میرآباد، جنوب و جنوب غرب ایران و مهارلو مدلسازی کردیم که بدانیم در چه دورههایی خشک بوده و در چه زمانهایی بارش داشته و منابع رطوبتی از چه مناطقی وارد ایران میشده است.
رییس پژوهشکده علوم زمین با بیان اینکه اطلاعات این مدلسازی بر اساس مقالات منتشره، استخراج شد، اضافه کرد: بر اساس دادههای این بررسی، اولویتی تهیه شد که اگر محقق خواست در زمینه دیرینه اقلیم مطالعات کند و بداند اولویت این مطالعات در کدام مناطق است و این در حالی است که در شمال شرق ایران اطلاعات بسیار کمی وجود دارد و اولویت بعدی بخشهای کویری و میانی ایران است.
لایروبی، راهکار علاجبخشی خلیج گرگان نیست
این محقق زمینشناسی در ادامه به وضعیت خلیج گرگان اشاره کرد و گفت: نوسانات دریای کاسپین را همه میدانند و هر بار که دریای خزر به طرف ساحل حرکت میکند همه نگرانند که یکسری از تاسیسات ساحلی زیر آب برود و هر زمان که آب عقبگرد دارد، نگران هستیم که بنادر از آب خارج و یا تالابها خشک شوند.
وی اضافه کرد: واقعیت آن است که کاسپین یک دریاچه است و نمیدانیم که این دریاچه چه بازیهایی را در قبل از تغییر اقلیم دارد و این موردی است که باید بر روی آن مطالعه شود.
لک ادامه داد: مساحت خلیج گرگان ۲۰۷ کیلومتر مربع کاهش یافته و به ۳۲۵ کیلومتر مربع میرسد و در این شرایط کانال "خوزینی" به طور کامل بسته میشود و کانال اصلی خلیج گرگان به دریای خزر تقریبا بسته میشود و تنها مسیر بسیار باریکی از ارتباط را با دریایخزر برقرار خواهد کرد.
این محقق یکی از چالشهای این خلیج را مسدود شدن یکی از کانالهای ارتباطی آن با خزر عنوان و خاطرنشان کرد: این خلیج و شبه جزیره میانکاله دو راه ارتباطی با دریای خزر دارند که شامل کانال "چپقلی" و "آشوراده" است که اخیرا درگیر مشکلاتی شدهاند.
عمق خلیج گرگان بسیار کم شده و کانالهای ارتباطی با دریای خزر کوچک شده است
رییس پژوهشکده علومزمین با اشاره به مشکلات اخیر خلیج گرگان، گفت: عمق این خلیج بسیار کم شده ضمن آنکه کانالهای ارتباط آن با خزر کوچک شده و امکان تبادل آب از طریق یک کانال بسیار کوچکی صورت میگیرد.
لک؛ افزایش نرخ رسوبگذاری، کاهش دِبی آب ورودی به رودها به دلیل احداث سد در بالا دست رودها و افزایش جمعیت را از دیگر چالشهای این خلیج نام برد و یادآور شد: علاوه بر آن سواحل جنوب و جنوب شرقی کاسپین تا حدود 300 تا 400 متر از دیگر چالشهای این خلیج است و سواحل خاوری دریای کاسپین در حال پسروی است و این موضوع باعث پیشروی ساحل و اسکله بندر ترکمن به سمت دریا شده است.
وی با اشاره به ارائه پیشنهادی برای لایروبی خلیج گرگان برای غلبه بر چالشهای آن توضیح داد: در این پیشنهاد آمده که با لایروبی کانال "خوزینی و آشوراده، ارتباط خلیج و دریای کاسپین را افزاش دهیم؛ ولی از نظر ما تصور میشود که این راهکار میتواند مشکلات جدیدتری را برای این منطقه ایجاد کند؛ چرا که در حال حاضر تبادل میان آب دریای کاسپین و خلیج گرگان از آبراهه بسیار باریکی که باقیمانده، صورت میگیرد.
این پژوهشگر زمینشناسی با تاکید بر اینکه امکان ندارد که آب کاسپین افزایش یابد و آب خلیج گرگان افزایش نیابد، اضافه کرد: از این رو مشکل این خلیج با لایروبی برطرف نخواهد شد و این گونه نیست که با لایروبی آب خلیج گرگان افزایش دهد ولی ممکن است وضعیت دیگری حاکم شود که کمتر به آن توجه شده است.
وی با بیان اینکه عمده جریانات کاسپین به سمت خلیج گرگان است و این جریانات، رسوب را از کانالها وارد خلیجگرگان می کند، تصریح کرد: جریانی که از سمت خلیج به سمت خزر میرود بسیار کم و کم انرژی است چون خلیج گرگان یک محیط آبی آرام است از اینرو اگر این جریانات بخواهد رسوبات را از خلیج خارج کند، تقریبا جزو محالات است.
لک ادامه داد: ما با افزایش دهانه کانال ارتباطی میان این دو حوضه آبی از طریق لایروبی موجب میشویم که رسوبات بیشتری از طریق جریانات آبی وارد خلیج شود و به همین دلیل سرعت خشکی و رسوبگذاری در این خلیج افزایش مییابد.
رئیس پژوهشکده علومزمین مشکل اصلی این خلیج را در سرعت رسوبگذاری آن دانست و یادآور شد: سرعت رسوبگذاری در این خلیج ۱۰ برابر کاسپین است و دریای کاسپین نیز جز دریاهایی با نرخ رسوبگذاری بالا نسبت به دریاهای آزاد است و بر این اساس احتمال میرود که با لایروبی خلیج گرگان، سرعت رسوبزایی بالاتر خواهد رفت.
چالشهای دریاچه ارومیه که نادیده گرفته شد
وی با اشاره به مطالعات انجام شده بر روی دریاچه ارومیه گفت: ما در سالهای 86 و 87 اعلام کردیم تغییر اقلیم نمیتواند تا این اندازه در کاهش سطح آب دریاچه ارومیه موثر باشد ولی این نظریه با مخالفت شدید مواجه شد و زمانهای طلایی را به دلیل همین مقاومتها از دست دادیم چون همه شرایط دریاچه ارومیه به تغییر اقلیم نسبت داده شد ولی ما از طریق مغزهگیریها یکسری دادههای علمی را تهیه کردیم.
لک یادآور شد: ما با این مطالعات سند علمی درباره ریاچه ارومیه تهیه کردیم که تقریبا مورد پذیرش همگان قرار گرفت چون این مطالعات، بررسی رسوبات دریاچه تا حدود ۱۳ هزار سال قبل را در برمیگرفت و نشان داد که این دریاچه حتی در زمانهایی که اقلیم گرمتر از شرایط فعلی داشتیم، وضعیت دریاچهای داشته است.
این پژوهشگر زمینشناسی با بیان اینکه در آن زمان این دریاچه ۴ درجه گرمتر از شرایط فعلی را تحمل کرده، اظهار کرد: زمان خشک شدن دریاچه ارومیه به هولوسن آغازین مربوط میشود که بسیاری از دریاچههای جهان خشک شدند و این سند علمی موجب شد که ما در مجامع علمی اثبات کنیم که باید به داد دریاچه ارومیه برسیم و این ناکارآمدی مدیریت منابع آب است که موجب شده که این دریاچه به این وضعیت برسد.
رئیس پژوهشکده علومزمین پیشنهاد کرد: با توجه به اهمیت مطالعات دیرینه اقلیم در کشور برای مدیریت و برنامهریزی اکوسیستمهای مختلف در آینده، پیشنهاد میشود پروپوزالهای کلان و مالتی دیسیپلین برای تعیین روند خشکسالیها و ترسالی تدوین و با همافزایی داخلی و خارج کشور، یک بانک اطلاعات کامل و جامعی تهیه و ملاک عمل قرار گیرد.
عضو هیات علمی پژوهشگاه ملی اقیانوسشناسی و علوم جوی:
ادامه خشکسالی و روند کاهش بارندگیها باعث افزایش توفانهای گرد و غبار عراق و خورستان
در ادامه عضو هیات علمی پژوهشگاه ملی اقیانوسشناسی و علوم جوی در سخنرانی خود تحت عنوان تغییر اقلیم به عنوان عامل بروز تنشهای آتی در منطقه خلیجفارس گفت: انسان تا پیش از آغاز هولوسن موجودی شکارگر و گردآور بود و با شروع هولوسن که با پایداری نسبی اقلیمی همراه بود، زندگی یک جانشینی، کشاورزی و دامپروری، ایجاد حکومتهای اولیه و در نهایت ایجاد تمدنها به تدریج شکل گرفت ولی آیا رابطهای میان تغییر اقلیم و تغییر سبک زندگی بشر وجود دارد؟
دکتر عبدالمجید نادری افزود: ما به غیر از دوران هولوسن دوران دیگر تغییر آبوهوایی داشتیم به گونهای که طی ده هزار سال اخیر دمای متوسط زمین کمتر از یک درجه سانتیگراد تغییرات را تجربه کرده و همین تغییرات به نسبت اندک اقلیمی نیز با حوادث اجتماعی-اقتصادی و یا سیاسی عمدهای همراه بوده و مطالعات نشان میدهد تا ۱۰۰ سال آینده نوسانات آب و هوایی و تغییر اقلیم افزایش خواهد داشت و دما تا ۴ درجه سانتیگراد افزایش مییابد.
وی با اشاره به مطالعات انجام شده در زمینه عامل بروز تنشهای آبی در منطقه خلیجفارس، ادامه داد: این منطقه از تامینکنندگان اصلی سوخت فسیلی در جهان است و این عامل یکی از عوامل تغییر اقلیم به شمار میرود ضمن آنکه این منطقه پر شتابترین رشدهای اقتصادی در ۵۰ سال اخیر را تجربه کرده و این در حالی است این که این منطقه نسبت به تغییرات اقلیم حساس است.
عضو هیات علمی پژوهشگاه اقیانوسشناسی و علوم جوی، حوضه آبریز خلیجفارس را منطقهای دانست که از عرضهای جغرافیایی ۱۳ درجه در یمن آغاز و تا حدود ۴۰ درجه در ترکیه گسترده است و اظهار کرد: بخش عمده آب ورودی به آن از طریق حوضه بینالنهرین (عراق، سوریه و ترکیه) تامین میشود و همچنین آبهای زیرزمینیهای فراسرزمینی در شبه جزیره عربستان نیز از جمله ورودیهای خلیجفارس است که مقادیر آن خیلی مشخص نیست.
۲۰ سال آینده در منطقه خاورمیانه دسترسی به آب فشارهای سیاسی را ایجاد میکند
وی خاطرنشان کرد: بر اساس گزارش سال 2020 توسط مرکز مطالعات استراتژیک و بینالملل (CSIS)، طی ۲۰ سال آینده در منطقه خاورمیانه، بیشترین مشکل در زمینه دسترسی به آب است و این امر موجب فشارهای سیاسی در منطقه خواهد شد و در این میان، "اروندرود" مستعد بیشترین تغییرات خواهد بود.
این محقق به بیان وضعیت روند تغییر اقلیم در منطقه اشاره کرد و توضیح داد: بررسی افزایش تراز آب خلیجفارس در فاصله سالهای 1993 تا 2009 نشان میدهد به طور متوسط نزدیک به ۴ میلیمتر در سال افزایش تراز آب داشته که نسبت به میانگین افزایش 2.5 میلی متر تراز آب در دنیا، بالاتر است ولی دما در منطقه خیلجفارس در 100 سال اخیر نزدیک به 1.7 درجه سانتیگراد افزایش داشته ضمن آنکه در این منطقه کاهش روانابها در فاصله سالهای 1971 تا 2020 به ویژه در ایران رخ داده است.
نادری ادامه داد: از سوی دیگر به دلیل خشکسالی و روند کاهش بارندگیها، روند توفانهای گرد و غبار افزایش دارد که نمونه آن مناطق "عراق" و "خورستان" است.
به گفته این محقق، تحلیل اقلیمی بارش در منطقه خاورمیانه بر اساس دادههای تاریخی از سال 1971میلادی و پیشبینی بارش تا پایان قرن 21 (تا سال 2100) بر اساس مدلهای اقلیمی نشان میدهد، در آینده این منطقه خشکتر هم خواهد شد ضمن آنکه این مطالعات نشان میدهد از سال 1971 در این منطقه بارشهایی که از سمت منطقه اطلس شمالی و مدیترانه به سمت خاورمیانه وارد میشود، کاهش یافته و پیشبینی میشود در سرشاخههای دجله و فرات بارش تا 125 میلی متر (25 درصد) طی دهههای آینده کاهش خواهد داشت.
وی با تاکید بر اینکه ۷۱ درصد آبی که توسط در اروندرود از حوضه دجله و فرات جاری است، از کشور ترکیه تامین میشود، خاطرنشان کرد: ترکیه با در اختیار گرفتن کنترل آب دجله و فرات عملا به دنبال دیکته سیاستهای خود بر عراق و سوریه است چرا که پروژه "آناتولی جنوبی" (GAP) که توسط ترکیه دنبال میشود شامل احداث ۲۲ سد در مسیر رودهای فرات و دجله در خاک ترکیه و در نزدیکی مرزهای عراق و سوریه است که در آن ۱۹ نیروگاه آبی در نظر گرفته شده است.
به گفته عضو هیات علمی پژوهشگاه اقیانوسشناسی و علوم جوی بر اساس مستندات منتشر شده، 1.7 میلیون هکتار از زمینهای ترکیه با این سدها آبیاری و برای حدود ۴ میلیون نفر شغل ایجاد میشود و میزان برق تولیدی در ترکیه تا 209 درصد افزایش خواهد یافت.
خشک شدن اروندرود تا پیش از 2040 بر اساس مدلسازیها
وی با اشاره به اثرات این پروژه بر اروندرود، گفت: با ساخت هر سد در ترکیه شاهد کاهش آبدهی در دجله و فرات هستیم و در کنار آن، کاهش بارش نیز وجود دارد و از سوی دیگر با افزایش جمعیت در کشور عراق، میزان مصرف آب نیز افزایش داشته و بیلان مصرف و تقاضای آب در این کشور به سمت منفی شدن میرود و نتیجه این اقدام بر اساس مدلسازیهای ارائه شده تا پیش از سال 2040، اروندرود خشک میشود و اگر این پیشبینی قبول نشود، حداقل قابلیت کشتیراتی خود را از دست خواهد داد.
این عضو هیان علمی پژوهشگاه اقیانوسشناسی و علوم جوی با بیان ابنکه عراق با دارا بودن حدود 50 کیلومتر ساحل با خیلیجفارس یک کشور محصور در خشکی است، یادآور شد: تنها راه دسترسی آن به خلیجفارس از طریق اروندرود صورت میگیرد و این امر موجب خواهد شد که اختلافات مرزی میان ایران، کویت و عراق افزایش یابد همچنان که جنگ ۸ ساله عراق علیه ایران با همین هدف توسعه سواحل و دسترسی به خلیجفارس بوده است.
این محقق، با تاکید بر اینکه علاوه بر آن کشورهای بحرین، عمان و قطر و عربستان و امارات وابسته به آبهای زیرزمینی هستند و میزان درخواست آنها به شدت در حال افزایش است، خاطرنشان کرد: متناسب با میزان آب در دسترس آنها نیست و همین امر موجب شده که وابستگی آنها به شیرینسازهای آب دریا و بازیافت آبها افزایش یافته و به دلیل برداشت آبهای زیرزمینی، فشار زیادی از سوی کشورهای کویت با برداشت 2075درصد عربستان با برداشت 936درصد و بحرین با برداشت 206 درصد از منابع آب مشترک فشار عظیمی به این منابع وارد میکنند.
نادری با بیان اینکه به همین دلیل این کشورها بر توسعه شیرینسازی آب دریا متمرکز شدند، خاطرنشان کرد: بیش از ۶۰ درصد از شیرینسازهای آب دریا در منطقه خلیجفارس قرار دارد و ۶۵ درصد از سوخت فسیلی در کشور عربستان برای شیرینسازی آب دریا مورد مصرف قرار میگیرد و مصارف آن بیشتر برای صنعت و آبیاری و شهری است و تنها ۲۵ درصد از آبهای شیرین شده به مصرف شرب میرسد ضمن آنکه هزینههای سنگینی را در پی دارد به گونهای که هزینه شیرینسازی آب دریا فقط در امارات متحده عربی و عربستان بیش از ۶ میلیارد دلار در سال است.
افزایش ۲ درجهای دمای سطحی آب از اثرات تنشهای آبی در خلیجفارس
وی افزود: این روند موجب شده که سالیانه ۳ میلیارد متر مکعب شورابه حاصل از آب شیرینکنها تا سال ۲۰۰۹ به خلیجفارس وارد شود و ورود فاضلاب صنعتی حاصل از صنایع نفت و پتروشیمی به خلیجفارس را باید به آن اضافه کرد که عدد آن نامعلوم است.
نادری، ورود فاضلاب شهری حدود ۵ میلیارد متر مکعبی به خلیجفارس، کاهش ورودی آب رودها و آبهای زیرزمینی به خلیجفارس در اثر افزایش مصرف و کاهش نزولات جوی و افزایش دمای سطحی آب تا بیش از ۲ درجه سانتیگراد از سال ۱۹۵۰ تاکنون را از دیگر چالشهای تغییرات اقلیم در خلیجفارس نام برد و یادآور شد: افزایش شوری در مناطق بسته و کم عمق خلیجفارس، عدم تغییر شوری در آبهای آزاد خلیجفارس، افزایش سرعت چرخش آب و تغییر رژیم رسوبگذاری و افزایش تراز آب خلیجفارس با نرخ حدود ۴ میلیمتر بر سال از دیگر اثرات تنشهای آبی در منطقه خلیجفارس محسوب میشود.
به گفته وی، افزایش توفانهای ناگهانی در خلیجفارس به ویژه در فصل پاییز، افزایش شکوفایی جلبکی و جلبکهای سمی در خلیجفارس، افزایش گونههای مهاجم و از میان رفتن زیستگاههای بومی نظیر جنگلهای حرا و آبسنگهای مرجانی را باید به چالشهای دیگر ناشی از تنش آبی به منطقه اضافه کرد.
رئیس کرسی یونسکو در مخاطرات زمین شناختی ساحلی یونسکو:
شواهد تاریخی از ناپایداری آب و هوا در فلات مرکزی ایران
در ادامه رئیس کرسی یونسکو در مخاطرات زمینشناختی ساحلی یونسکو گفت: مطالعات محققان زمینشناس نشان میدهد تغییرات آب و هوایی همواره در فلات مرکزی ایران حاکم بوده و مطالعات دیرینه آب و هوا و سنسنجی رادیوکربن انجام شده در دریاچه بزرگ نمک در شمال کاشان نیز میتواند به عنوان تأییدی بر ناپایداری آب و هوایی و اقلیمی دستکم در طی ۳۰ هزار سال گذشته باشد.
دکتر حمید نظری، با بیان اینکه تلفیق دادههای زمینشناسی، باستانشناسی و تاریخی نشان از پوشش بخش شمالی فلات مرکزی ایران با دریاچهای سترگ از اواخر پلئیستوسن- هولوسن آغازین دارد، گفت: بر اساس مطالعات انجام شده نشانگرهای ریختشناسی و چینهنگاری این دریاچه باستانی هنوز هم در برخی مناطق فلات مرکزی ایران، به ویژه در کویر بزرگ، صحرای قم-آران و منطقه مسیله قابل مشاهده است.
وی ادامه داد: خطوط کرانهای کهن در تراز ارتفاعی ۱۱۰۰ متر در پیرامون فروافتادگی کویر بزرگ از مهمترین نشانههایی است که بر وجود دریاچهای یکپارچه به ویژه در هنگام رخداد "دریاس جوان" تاکید دارد، ضمن آنکه دادههای زمینشناسی ما نیز نشان از افت ۲۵۰ متری سطح تراز آب دریاچه تا تراز ارتفاعی ۸۵۰ متر از آغاز هولوسن تا ۸ هزارسال پیش دارد.
عضو هیات علمی پژوهشکده علوم زمین با تاکید بر اینکه بر این اساس ما بر این باوریم که افزایش دما و تبخیر سبب این خشکی بوده، خاطرنشان کرد: بر اساس سنسنجیهای مطلق باستانشناختی، ناحیه شمالی فلات مرکزی از ۵۰ هزار سال پیش سکونتگاه جوامع انسانی بوده و پراکندگی دادههای باستانشناسی و تاریخی نیز نشاندهنده خشک شدن حوضه "مسیله" با توپوگرافی بالاتر از دشت کویر در زمان پادشاهی ساسانیان است، اگرچه بخش خاوری این حوضه یعنی دشت کویر زودتر خشک شده است.
رییس کرسی یونسکو در مخاطرات زمینشناختی دریایی با بیان اینکه احتمال دارد دریاچه حوضه مسیله (حوضه دریاچه نمک بزرگ و گودالی که امروزه حوض سلطان نامیده میشود) بازمانده کنونی دریاچه باستانی ساوه در اسطوره قدیم باشد، ادامه داد: از نگاه زیستمحیطی بخشی از منابع آبی این استقرارهای کهن از کوههای البرز جنوبی سرچشمه میگرفته و براساس مدارک نویافته در این پژوهش میتوان چنین انگاشت که در جایگاه کنونی کویر بزرگ مرکزی در دنیای باستان، دریاچه یا دریاچههای آب شیرین، زیستگاه مناسب و سرشاری از منابع زیستی برای ساکنان پیش از تاریخ این منطقه فراهم کرده است.
نظری اضافه کرد: به گفته بسیاری از پژوهشگران زیستگاههای ساحلی همیشه برای انسان مهم بوده و این اهمیت برای انسان شکارچی و گردآوری کننده از زمان هولوسن با انقراض حیوانات بزرگ مانند ماموت، کرگدن پشمالو و ماستودون و توجه به مناطق ساحلی افزایش یافته است.
وی ادامه داد: از این رو مطالعه بین زمان و محل استقرار، شکلگیری فرهنگهای پیش از تاریخ در اطراف فلات مرکزی ایران و همچنین بررسی تأثیر دریاچه در سکونتگاههای انسان، همراه با شواهد ریختشناسی و اقلیمی که نشاندهنده وجود دریاچه بزرگ از پلئیستوسن پایانی تا هزاره پیشین دارد، ضروری است.
این محقق زمینشناسی، با اشاره به اثر متقابل تغییرات آب و هوایی در دوره کواترنر یادآور شد: با آغاز هولوسن در حدود دوازده هزار سال پیش و به دنبال ذوب شدن یخچالها و گرم شدن هوا، به استیلای عصر یخبندان در پلیئستوسن پایان داده شد و دریاس جوان نیز (BP ۱۲۸۰۰ تا ۱۱۶۰۰) یکی از رخدادهای ناگهانی تغییر آب و هوا در اواخر عصر یخبندان است که بر سکونتگاههای انسان تاثیر بسیاری بر جای نهاد و اثرات آن در ایران مشهود است.
به گفته وی در این زمان، آب و هوا در نیمکره شمالی سردتر شد و پس از آخرین عصر یخبندان، در دوره هولوسن، آب و هوای زمین کمتر به شرایط امروز شباهت داشت.
عضو هیات علمی پژوهشکده علومزمین با بیان اینکه براساس دادههای ژئومورفولوژی، دیرینه گیاهشناسی و گردهشناسی، در عصر یخبندان آب و هوای سردتر و خشکتری بر ایران حاکم بوده، گفت: رسوبات یخچالی درههای آبرفتی البرز خاوری طی آخرین یخبندان در شرایط آب و هوایی با بارش و رطوبت بیشتر تهنشین شدهاند و موقعیت جغرافیایی و شرایط توپوگرافی فلات ایران به گونهای است که در دورههای سرد همزمان با دورههای یخبندان و در مراحل گرم همزمان با دورههای بین یخبندان، احتمال افزایش یا کاهش آب دریاچه وجود داشته است.
نظری تاکید کرد: از اینرو پر بیراه نخواهد بود اگر بر این باور باشیم که فلات ایران در دوره کواترنر، دورههایی از دما و رطوبت بیشتر را پشت سر گذارده است.
این محقق پژوهشکده علومزمین سازمان زمینشناسی و اکتشافاتمعدنی کشور، خاطرنشان کرد: همچنین پس از دوران نوسنگی، دشت تهران شاهد گسترش وسیع محوطههای مس سنگی انتقالی (۵۲۰۰ تا ۴۳۰۰ پ. م.) است و محوطههای مس سنگی به ترازهای پایینتر از بلندای ۸۵۰ متر در دشت تهران راه یافتهاند و این در حالی است که در دشت قم یعنی پیرامون حوضه دریاچه نمک و حوض سلطان، محوطههای مس سنگی هنوز بالاتر از تراز ۸۵۰ متر حضور دارند.
وی اضافه کرد: همچنین نشانههای آشکاری از ادامه حیات دریاچه کهن در فلات مرکزی ایران اگر چه به صورت پارهپاره و جدا جدا از یکدیگر حتی تا هزاره پیشین قابل مشاهده است.
رییس کرسی یونسکو در مخاطرات زمینشناختی دریایی تصریح کرد: مطالعات دیرینه آب و هوا و سنسنجی رادیوکربن انجام شده در دریاچه بزرگ نمک در شمال کاشان نیز میتواند به عنوان تأییدی بر ناپایداری آب و هوایی و اقلیمی دست کم در طی ۳۰ هزار سال گذشته در توالی پیوسته اما پیش روندهای از دورههای ترسالی و خشکسالی با شیب منفی بسوی خشکی گرفتن بیشتر این بخش از فلات مرکزی ایران است.
دبیر جشنواره آب (پنل آب، اقلیم و تمدن):
پیشبینیهای تغییرات آب و هوایی ایران تا ۲۰۸۰ در یک مطالعه بینالمللی
همچنین دبیر جشنواره آب (پنل آب، اقلیم و تمدن) و عضو هیات علمی پژوهشکده علومزمین با بیان اینکه تحقیقاتی در زمینه تغییر دیرینه اقلیم و همزمان مدلسازی تغییرات عادی اقلیمی اجرایی شد، گفت: این تحقیق، بخشی از پروژه بینالمللی است که با همکاری محققانی از دانشگاه سوئد، پژوهشگاه ملی اقیانوسشناسی، دانشگاه تهران و دانشگاه فلوریدا اجرایی شد.
دکتر علیرضا واعظی، اساس این پروژه تحقیقاتی را بازسازی دیرینه اقلیم در منطقه جازموریان و جنوب شرق ایران دانست و اظهار کرد: بر اساس نتایجی که در این زمینه استخراج شد، سعی شد رویکردی به آن اضافه شود که بتوانیم مدلسازی را با موضوع دیرینه اقلیم تلفیق کنیم و این نتایج حاصل تحقیقات با این رویکرد است.
وی، با اشاره به اهمیت جریانهای مانسون (توفانهای موسمی) با بیان اینکه زندگی بیش از ۲ میلیارد نفر بر کره زمین مرتبط با این جریانها و شدت و تغییر مسیر آن است، خاطرنشان کرد: از این رو نیاز داریم که اجزا تاثیرگذار بر این سامانه و نحوه تغییرات آن را شناسایی کنیم.
به گفته عضو هیات علمی پژوهشکده علومزمین سازمان زمینشناسی و اکتشافاتمعدنی کشور در حال حاضر مدلهای عمومی جریانهای جوی، مشکلات زیادی را در بازسازی و شبیهسازی به ویژه مانسون در بخشهای ناحیهای و کوچک مقیاس دارند که به دلیل میزان متغیرهای موثر بر عملکرد جریانهای مانسون است.
واعظی افزود: از این رو برای اینکه این عدم قطعیتها را در پیشبینی مانسون کاهش دهیم لازم است اجزای این جریان را شناسایی کنیم از این رو به عنوان یک رویکرد نوین در این مطالعه، اقدام به شبیهسازی اقلیم آینده در جنوب شرقی ایران کردیم.
وی با طرح این سوال که آیا تغییرات دیرینه اقلیمی که در منطقه جنوب شرق ایران رخ داده در دورههای سرد و گرم و اثرات آن بر روی مانسون با دورههای آتی گردش این جریانها همسویی دارند یا خیر، پاسخ داد: ما در این زمینه سعی کردیم پارامترهایی مانند بیشینه و کمینه بارش را با استفاده از نسل پنجم مدلهای گردش عمومی جو بر اساس دو سناریو مورد بررسی قرار دادیم.
واعظی، جنوب شرق ایران را محل تلاقی سیستمهای جوی منطقه جنوب غرب آسیا دانست و ادامه داد: در حال حاضر این منطقه از ایران از نوع مدیترانهای است و مربوط به فصول سرد سال می شود ولی بارندگی محدود مانسونی نیز در این منطقه وجود دارد.
این محقق اضافه کرد: بازه زمانی مدلسازی در این مطالعات از سال 2061 تا 2080 میلادی در نظر گرفتیم و بر اساس یکی از سناریوهای این مطالعات پیشبینی میشود که تا انتهای قرن بیست و یکم میزان غلظت گازهای گلخانهای و گاز CO2 به 650PPm خواهد رسید و بر اساس دومین سناریو این میزان را 1370PPm پیشبینی کرده است.
وی یادآور شد: امیدها بر این است که این اتفاق رقم نخورد و جامعه جهانی با اقداماتی که انجام میدهد، ادامه وضع موجود را تغییر دهد.
واعظی، با اشاره به برداشت دو مغزه از جازموریان و دره جیرفت برای مطالعات دیرینه اقلیم، گفت: مغزه ۵ متری ما ۲۱ هزار سال گذشته و مغزه 2.5 متری نیز از ۴ هزار سال گذشته تا کنون را پوشش داد و بازسازی دیرینه اقلیمی که در منطقه جنوب شرق ایران انجام شده بر مبنای چند مطالعه شاخص بوده که یکی از آن مطالعات انجام شده در پژوهشکده علوم زمین بوده است.
این محقق خاطرنشان کرد: نتایج دیرینه اقلیم این مطالعات نشان که میزان تابش خورشید در ایران از ۲۱ هزار سال گذشته تاکنون در حدود ۱۱ هزار سال قبل بیشترین تابش خورشیدی را در منطقه داشتیم یعنی چیزی شبیه به فضای گرمایش جهانی.
به گفته وی؛ عملکرد گازهای گلخانهای به صورتی مانند پتویی است که میزان خروجی گرما از جو زمین را کاهش میدهند و سبب میشوند میزان دریافت انرژی در هر متر مربع کره زمین افزایش یابد.
دبیر جشنواره آب اظهار کرد: بنابراین ما میتوانیم اتفاقی که در ۱۱ هزار سال قبل رخ داده را به عنوان یک شبیهسازی برای این وضعیت (تابش خورشید و گرمایش زمین) در نظر بگیریم.
عضو هیات علمی پژوهشکده علوم زمین اضافه کرد: بعد از اوج یافتن تابش خورشید در منطقه ایران، یک دوره بسیار مرطوب را در منطقه جازموریان تجربه کردیم که دلیل آن این بوده است که بارندگیها در منطقه، منشا جریان مانسونی داشته است.
به گفته وی؛ در حال حاضر منطقه بارندگی غالب در جنوب شرقی ایران، مدیترانهای است و بارندگی اندکی را از مانسون تجربه میکنیم ولی در سناریو گرمایشی جهانی، در گذشته سامانه مانسون اقیانوس هند تقویت شده و توانسته مناطقی مانند پلایای جازموریان را به شدت تحت تاثیر قرار دهد و دادههای به دست آمده نشان میدهد جازموریان در دوره افزایش تابش خورشید، دریاچه دائمی داشته و پوشش گیاهی آن نیز متفاوت بوده است.
وی اضافه کرد: ما انتظار داریم اگر دوباره گرمایش جهانی در منطقه ما رخ دهد، سامانه مانسون اقیانوس هند تقویت شود و بارندگیهای مانسونی را در جنوب شرق ایران با شدت بیشتری داشته باشیم.
واعظی، با تاکید بر اینکه مدلسازیهای انجام شده در این مطالعات، تضعیف بارندگیهای مدیترانهای را در این منطقه به درستی نشان دادهاند، افزود: ولی مدلها تقریبا تغییراتی خاصی را در بارندگیها مانسونی در دوره 2061 تا 2080 میلادی را نشان نمیدهند در حالی که در گذشته این منطقه، مانسون بسیار در این منطقه موثر بوده است.
نظر شما :