سخنرانی دکتر مرتضی طالبیان،دانشیار پژوهشکده علوم زمین، سازمان زمین شناسی و اکتشافات معدنی کشور
عدم قطعیت در برآورد خطر زمین لرزه و ضرورت به روز رسانی روش ها

تحلیل خطر لرزه ای در هر منطقه نیازمند در دست داشتن داده های قابل اعتماد از سرچشمه های لرزه زا است. کاتالوگ زمین لرزه ها چنانچه از پوشش زمانی کافی برخوردار باشد، تا حدی بیانگر توزیع زمانی ، مکانی و اندازه رویدادهای لرزه ای درآینده است. اما این داده ها اغلب دوره زمانی کوتاهی را می پوشانند و کمبود داده های زمین لرزه های با دوره بازگشت طولانی می تواند خطای قابل توجهی را به محاسبات وارد نماید. افزون بر آن خطا در رومرکز زمین لرزه ها ارتباط دادن این زمین لرزه ها را به ساختار های موجود مشکل می سازد.
تا پیش از دو دهه اخیر و در کمبود مطالعات کمی گسله ها، تعیین توان خطر آفرینی اغلب آنها تنها بر مبنای داده های لرزه خیزی انجام می گرفته است. اما با توسعه دانش و فراهم شدن ابزار ها و امکانات آزمایشگاهی به تدریج داده های زمین شناسی و ژئودتیک در اینگونه مطالعات مورد استفاده قرار گرفته اند. امروزه نرخ لغزش گسلها پارامتری اساسی در بسیاری از مطالعات بر آورد خطر زمین لرزه است که به سه روش عمده زیر بدست می آید: 1) زمینشناسی شامل مطالعات زمین ریخت شناسی و پالئوسایزمولوژی، 2) ژئودتیک شامل مطالعات روسطحی بر پایه اندازهگیریهای جی پی اس و یا تداخل سنجی رادار 3) مدلسازی شامل هر دو نوع مدلسازی عددی و فیزیکی. نرخ لغزش گسلها در کنار کاتالوگ زمین لرزه ها می تواند تصویر روشن تری از توان لرزه زایی سرچشمه های لرزه زا ارایه نماید و نتایج بر آورد خطر را به واقعیت نزدیکتر نماید.
از دیگر پارامتر های مهم و موثر در برآورد خطر زمین لرزه از شناسایی درست سرچشمه های لرزه زا و هندسه آنها می توان نام برد. بررسی زمین لرزه های دهه های اخیر ارتباط تعداد قابل توجهی از آنها را با جنبش گسلهای پنهان آشکار می سازد. گسلهای پنهان اغلب در نقشه های زمین شناسی نمایش داده نشده اند و از این رو شناسایی آنها نیازمند مطالعات ویژه زمین ریخت شناسی و لرزه شناسی است. هندسه سرچشمه لرزه زا به همراه ستبرای لایه لرزه زا از دیگر پارامتر هایی هستند که کمتر مورد توجه قرار گرفته اند اما تاثیر آنها در بر آورد شتاب زمین لرزه، بویژه در فرادیواره گسل، قابل توجه است.
نظر شما :