f

معرفي طرح


كمبود و پراكندگي داده ها يكي از مشكلات اساسي بر آورد خطر زمين لرزه نه تنها در كشور ما بلكه در بيشتر نقاط لرزه خيز جهان است. از اوايل سده بيستم با توسعه تجهيزات اندازه گيري جنبش زمين، داده هاي

بیشتر بخوانید...

گسله هاي پهنه شمال باختري ايران

گسله‌های بنیادی پهنه ساختاری آذربایجان

گسله‌هاي سلماس و دريك Salmas and Derik Faults

گسله‌ی سلماس يك گسله‌ی جنباي زمين‌لرزه‌ای است كه درازاي برداشت شده‌ی آن 16 كيلومتر است. به باور Ambraseys and Melville (1982) ، اين گسيختگي كه به زمين‌لرزه‌ی 6 مه 1930 نسبت داده مي‌شود، حدود 30 كيلومتر بوده كه به دليل فرسايش سريع و فروسايش، ميزان گسلش كه حدود 45 سال بعد به نقشه درآمده كم‌تر از آن چيزي است كه رخ داده است. Berberian (1997) ، نيز نظر مشابهي دارد و درازاي گسله را بيش از 35 كيلومتر برآورد كرده است.
اين گسله، راستاي شمال باختری- جنوب خاوري دارد و همراه با گسله‌ی كوچك دريك، كه به طور عرضي در پايانه‌ی شمال باختري آن قرار گرفته است، طي زمين‌لرزه‌ی سال 1930 میلادی گسيخته شده است (Ambraseys and Melville, 1982; Berberian, 1997 ) (شکل 4-39). گسله‌ی سلماس سازوكار راستالغز راست‌گرد با مؤلفه‌ی هم‌سان از جنبش شاقولي نرمال دارد كه مقدار برآورد شده‌ی هر كدام حدود 4 متر (Copley and Jackson, 2006 ) مي‌باشد. گسله‌ی دريك با راستاي N050˚ تا N060˚ (Ambraseys and Melville, 1982 )، درازاي كلي آن تا نزديك به 14 كيلومتر هم قابل ردگيري است (اطلس لرزه زمینساخت چهارگوش تبریز، زیر چاپ).
زمين‌لرزه‌ی ژوئن 1837 میلادی، با بزرگاي بيش از Ms = 6.0 نيز به گسله‌ی سلماس منسوب شده است (برزگر و همکاران، 1376؛ Berberian, 1997 ). (جدول 2-4 ).

Salmas Fault.jpg
شکل4-39- نمایی از افراز گسلی ایجاد شده در اثر زمین لرزه‌ی سال 1930 میلادی سلماس. اندازه‌ی جابجایی راستالغز راست‌گرد با اندازه‌ی جابجایی شاقولی یکسان و نزدیک به 4 متر می‌باشد. خط‌چین، قاعده‌ی افراز گسلی ایجاد شده را مشخص می‌کند (Copley and Jackson, 2006 ).

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

سايتهاي مرتبط

 

بیشتر بخوانید...

طراحی و پشتیبانی : پژوهشكده علوم زمين