گسلههای بنیادی پهنه ساختاری آذربایجان
گسلهی شمال تبريزNorth Tabriz Fault
شكل 4 -26- گسله شمال تبريز بر روي عكس هاي هوايي 55000/1 و نقشه لرزه ريخت زمين ساختي از پهنه ي گسلي شمال تبريز در شمال باختري تبريز
گسل شمال تبریزبه عنوان يكي از فعال ترين گسله هاي شمال باختر ايران، یک ساختار پیچیده با راستای شمال باختر ـ جنوب خاور، در ناحیه شمال باختري ایران است (شکل های 4-23 و4-24 و نقشه های پیوست های 1، 2، 3). گسل شمال تبریز که با درنظر گرفتن گسل شمال میشو به عنوان دنباله شمال باختري آن درازاي آن به حدود 210 کیلومتر می رسد، با یک روند شمال باختر جنوب – جنوب خاور از جنوب مرند شروع شده و باعبور از حاشیه شمالی شهر تبریز تا نزدیکی بستان آباد امتداد دارد. گسل یاد شده، از سوی شمال باختري، به یک پهنه گسلی واژگون پیوند میخورد که ، در ناحیه شمال دریاچه اورمیه (گسلهای صوفیان و تسوج) رو به باختر ـ جنوب باختري میچرخد. ادامه جنوب خاوری گسل شمال تبریز نیز با پهنه های گسلی واژگون شمال و جنوب بزگوش، دوزدوزان و جنوب سراب، پیوند میخورد که این مجموعه رو به خاورـ شمال خاوري تغییر روند میدهد (Berberian and yeats 1999 ).
(Barzegar et al. 1376) ، گسلهی شمال تبريز را به عنوان يكي از ساختارهاي بنيادين در شمال خاور درياچهی اروميه تفسير كردهاند. اين گسله، يك ساختار پيسنگي است كه پيسنگ مغناطيسي در گستره ي نقشه مغناطیس هوایی تبریز با نام خطواره های F323, F491 را در قالب يك پهنهی گسلي بريده است. (Berberian 1997 ) این گسل را به چند قطعه تقسیم کرده که درازای مجموع آنها به 210 کیلومتر میرسد. این قطعه ها بر پایه شماری از گسیختگیهای سطحی در زمين لرزههای سالهاي 1721، 1780 و 1786 میلادی تعیین شدهاند. از دیدگاه Karakhanian et al. (2004) ، هندسه این گسل شامل قطعه های ناهمردیفی است که بطور راست دست1 آرايش یافتهاند. دو قطعه اصلی، یکی در خاور و دیگری در باختر شهر تبریز، اهمیت ویژهای برای برآورد خطر لرزهای دارند. قطعه باختري از شهر صوفیان تا شهر تبریز ادامه دارد و نشانههای آشکاری از جابجایی آبراهه ها که از جنبش راستالغز راستگرد در طول آن حکایت دارد، بر روی آن دیده میشود (شکل های 4-26 و 4-27). افزون بر این، شواهد آشکاری از وقوع گسلش سطحی ناشی از رویداد زمین لرزههای پیشین را می توان در قالب عوارض ریختزمینساختی و بررسیهای دیرینهلرزهشناختی در طول آن استبناط نمود (Hesami et al. 2003 ).