f

معرفي طرح


كمبود و پراكندگي داده ها يكي از مشكلات اساسي بر آورد خطر زمين لرزه نه تنها در كشور ما بلكه در بيشتر نقاط لرزه خيز جهان است. از اوايل سده بيستم با توسعه تجهيزات اندازه گيري جنبش زمين، داده هاي

بیشتر بخوانید...

گسله هاي پهنه شمال خاوري ايران

گسله هاي جنبا در گستره بينالود و كپه داغ خاوري

سامانه گسله ی قوچان (Quchan fault system)

سامانه با روند شمال باختری-جنوب خاوریگسله هاي راستالغز راستبر در محدوده پهنه گسلي باخاردن _ قوچان بين بجنورد و قوچان يكي از اشكال آشكار ساختماني و پستي بلندي در مركز كپه داغ است. پنج مورد از زمين لرزه هايي كه در 150 سال گذشته در كپه داغ روي داده است در اطراف قوچان و در دره اترك بوده است . داده ي كمي از زمين لرزه 1853 با بزرگاي 9/6~ ريشتر كه سبب ويراني شهر قوچان شده است وجود دارد (Amberaseys & Melville, 1982 ). يك زمين لرزه سترگ ديگر (1/7~ ريشتر) در 23 دسامبر 1871 رخ داده است كه با يك پس لرزه 7~ ريشتر در 6 ژانويه 1872 همراه بوده است . اين زمين لرزه ها سبب ويراني شديد قوچان و بسياري از روستاهاي ناحيه شده است . ناحيه ايي كه بيشترين ميزان تخريب را داشت دقيقا در امتداد خطي با روند شمال باختری-جنوب خاوریقرار گرفته بود و قوچان در جنوبي ترين بخش آن واقع شده بود . هيچ گسيختگي سطحي گزارش نشده و اگر هم رخ داده است ، تاكنون توسط كشاورزان تخريب شده است . تصاوير ماهواره ايي نشان مي دهند كه اين ناحيه مهلرزه اي ، از يك سامانه گسله ی بار روند شمال باختری منشاء گرفته است . اين عارضه كه در تصاوير ماهواره اي و توپوگرافي به خوبي آشكار است را گسله ی قوچان مي نامند . اين گسله بطور كج (oblique ) توپوگرافي و ساختمان هاي كپه داغ را بريده  بعلاوه در جاي گيري لايه هاي سنگي جابجائي هاي راستبر به خوبي مشاهده مي شود. اين گسله در شمال به طور مايل به سمت پهنه گسله ی عشق آباد مي چرخد. جنوبي ترين بخش آن كمتر مشخص است. به طوري كه جاي گيريهاي زمين شناسي را در جنوب دره اترك (بينالود)، نمي توان دنبال كرد . موقعيت و وسعت ويراني در زمين لرزه هاي 72-1871 نشان مي دهد كه گسله ي قوچان تا لبه شمالي دره اترك ادامه دارد. تصاوير بدست آمده از داده هاي توپوگرافی رقومي ( (SRTM يك خط بريده شده درآبراهه را نشان مي دهد ، بخش جنوبي در طول خط گسلي قوچان بالا آمده است كه اين خط با گستره بيشينه تخريب زمين لرزه هاي 72-1871 مطابقت دارد . اين خط را مي توان ادامه گسله در دره اترك دانست ، جائي كه تركيب گسله ها سبب بالاآمدن بخش خاوري ناحيه شده و سبب بريده شدن رودخانه ها مي شود.
در ساعت 30/19 وقت محلي ، 17 نوامبر 1893 زمين لرزه بزرگ ديگري (1/7~ ريشتر) قوچان و نواحي پيرامون را ويران كرد و سبب كشته شدن بيش از 5000 نفر (نيمي از جمعيت اهالي) شد. ناحيه بيشينه تخريب مشابه با زمين لرزه هاي 72/1971 بوده ولي به سمت شمال ادامه نداشت ، و با امتدادي خاوري _ باختري در طول دره پيش رفته بود.
با وجود زمين لرزه هاي بسيار يادشده ، در بازسازي دوباره ، شهر قوچان همچنان در داخل ناحيه بيشينه تخريب و در جاي خودش باقي ماند . تا ساعت 30/11 ، 17 ژانويه 1895 كه زمين لرزه بزرگ ديگري (8/6 = M ) رخ داد . زمين لرزه در هنگامي به وقوع پيوست كه هوا روشن بود و با يك پيش لرزه شديد كه صبح همان روز رخ داده بود همراه شد. تخريب تقريبا كامل بود و بيشتر خانه هاي گلي فروريختند. ناحيه ويران شده كاملا شبيه ناحيه بيشينه تخريب زمين لرزه 1893 بود . بعد از اين زمين لرزه ، شهر قوچان Km 10~ به سمت خاور جابجا شد ، جائي كه تا حالا باقي مانده ولي موقعيت جديد هنوز در ناحيه بيشينه تخريب در اثر زمين لرزه هاي 1893 و 1895 قرار دارد (  Ambraseys & Melville 1982     ; Tchalenko 1975 ).
تاقديس قوچان در شمال شهر قديمي قوچان قرار دارد كه آهك هاي كرتاسه و نئوژن را بالا آورده است(شکل3-43 ). اين تاقديس سبب پيدايش يك تپه با بلنداي m 200~ شده و امتداد آن WNW-ESE است و در مركز ناحيه بيشينه تخريب در اثر زمين لرزه هاي 1893 و 1895 واقع شده است . در برداشت هاي صحرايي مشاهده مي شود كه دشت سيلابي كه از سمت باختر منشاء گرفته است در نزديك محل شهر قديمي قوچان به بيشينه مي رسند و سپس در خاور تحليل مي روند و به يك دشت سيلابي فعال تبديل مي شوند . پادگانه هاي مرتفع تر نسبت به پادگانه هاي كم بلنداي بيشتر كج شده اند و همانطور كه در مقطع عرضي نشان داده شده ، موجب تشكيل يك سري بادزن هاي آبرفتي واگرا شده است . اين مسئله بيان گر يك پديده محلي در انحراف آبراهه ها بوده است . در امتداد پيشاني تاقديس يك سطح پادگانه مشخص وجود دارد كه توسط يك برش با سيمان آهكي پوشيده شده و مورفولوژي كاملا مشخص دارد.
به نظر مي رسد كه يك گسله راندگي كور از پهلوي جنوبي تاقديس قوچان مي گذرد و سبب گردیده قسمت شمالي بالا بيايد. اين امر باعث تشكيل پادگانه هاي رودخانه اي مي شود كه آبراهه هاي فعال كه به سمت جنوب جريان دارند ،باعث حفر بستر مي شوند. شبكه آبراهه ها اين مسئله را تائيد مي كند(شکل 3-43 ).
شواهد ژئومورفولوژيك نشان دهنده اين است كه تاقديس يك ساختار فعال است . بالاآمدگي ، يك گسله ی راندگي با شيب به سمت شمال است . اين ساختار Km 10-15~ طول دارد. اين گسله ی راندگي در جنوب تاقديس قوچان در جنوبي ترين بخش از گسله ی راستالغز راستبر قوچان ، قرار دارد (Holllingsworth et al., 2006) .

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

سايتهاي مرتبط

 

بیشتر بخوانید...

طراحی و پشتیبانی : پژوهشكده علوم زمين