گسله هاي جنبا در البرز خاوری و کپه داغ باختری
گسله ی شمال البرز (North Alborz fault)
گسله ی شمال البرز، گسله اي راندگي با شيب عمومي به سوي جنوب است كه مرز جنوبي رخنمون هاي نئوژن خزر را شكل مي دهد. راستاي نيمه خاوري گسله، خاور-شمال خاوري و راستاي نيمه باختري آن باختر-شمال باختري است. در روي اين گسله، سنگ هاي پالئوزوييك، ترياس و ژوراسيك بر روي سنگ هاي ترياس، كرتاسه بالا، نئوژن و كواترنري رانده شده اند. اين گسله از انتهاي خاوري خود در جنوب گرگان تا انتهاي باختري خود تا نزدیکی سلمان شهرادامه دارد. انتهاي خاوري اين گسله با تبديل به چين پيشروي گسله و انتقال جابجايي بر روي گسله هاي موازي همراه است. گسله ی شمال البرز با خطواره هاي مغناطيسي T-16 ، F-432 و F-618 (Yousefi and Friedberg, 1978) مطابقت دارند. سعيدي و اكبرپور (1371) در نقشه زمين شناسي كياسر، شيب گسله ی شمال البرز را به سوي شمال نمايش داده اند.
بيشترين جابجايي چينه نگاشتي اين گسله در ناحيه جنوب پابند ديده مي شود (ناحيه دره زارم رود). در اين ناحيه سنگ هاي كربناته ترياس در روي گسله ی شمال البرز (كه به سوي جنوب شيب دارد) بر روي نهشته هاي نئوژن رانده شده اند. Stöcklin (1974) جابجايي در روي گسله ی شمال البرز را در طي پليوسن تا پلئيستوسن بيش از 2 كيلومتر برآورد كرده است. وضعيت لايه بندي در فراديواره گسله ی شمال البرز در جنوب باختر پابند N67E/50SE است و به عنوان برآوردي از وضعيت گسله ی شمال البرز در اين ناحيه ارائه مي گردد. گرايش (vergence) چينهاي موجود در سنگ هاي پالئوزوييك و ترياس در جنوب دره چمن ساور و ناحيه پابند شيب جنوبي گسله ی شمال البرز و راندگي سنگ هاي فراديواره به سوي شمال را تاييد مي كند.
رخنمون گسله ی شمال البرز به سوي جنوب كوژ است و پس از عبور از جنوب قائم شهر راستاي شمال باختري پيدا مي كند تا آن كه در باختر چالوس به گسله ی خزر مي پيوند.
با توجه به آن كه گسله ی شمال البرز مرز جنوبي نهشته هاي نئوژن خزر را شكل مي دهد، چنين پيشنهاد مي گردد (قاسمي و مصوري، 1379) كه گسله مزبور گسله اي قديمي است كه در پس بوم (hinterland) گرايش بين خزر و البرز شكل گرفته است و در راستاي آن البرز اوليه شروع به افراشتگي كرده است.
وجود نهشته هاي آبرفتي كواترنري در بخش خاوري گسله ی شمال البرز (جنوب دره چمن ساور) كه دچار كج شدگي شده اند نشان دهنده پويايي جديد اين گسله مهم است.
ناحيه اثر زمين لرزه 1127 ميلادي فريم-چهاردانگه (MS= 6.8; I0=VIII+) مطابقت مكاني خوبي با فراديواره گسله هاي شمال البرز و بادله دارد. اين زمين لرزه ويرانگر سبب ويراني تمام روستاهاي ناحيه فريم شد. روستاي دولت در اثر يك زمين لغزه به سوي ديگر رودخانه اي كه در كنار آن جاي داشت، رانده شد. سراسر هزارجريب بايد در اثر اين زمين لرزه آسيب ديده باشد.زمين لرزه ديگري نيز كه در 1301 ميلادي در ناحيه فريم روي داد با عملكرد گسله ی شمال البرز يا گسله ی بادله در ارتباط بوده است. اين زمين لرزه روستاهاي بسياري را در مازندران جنوبي به تمامي ويران كرد.زمين لرزه شديد 1687 ميلادي مازندران كه ناحيه معيني براي ويراني آن توصيف نشده است احتمالا با عملكرد گسله ی شمال البرز يا گسله ی خزر در پيوند بوده است.زمين لرزه 1805 ميلادي هراز به گمان با عملكرد گسله ی شمال البرز روي داده است. زمين لرزه 1809 ميلادي آمل به گمان با عملكرد يكي از گسله هاي خزر يا شمال البرز پيوند داشته است.
زمين لرزه ويرانگر 1825 ميلادي هراز كه دامنه آسيب هاي آن تا جاجرود، دماوند، آمل و ساري گسترش داشت، احتمالا با عملكرد گسله ی شمال البرز يا گسله ی للِه بند پيوند داشته است. نشانه هاي بسيار باريك وجود دارد حاكي از آن كه در اين محل، لرزه با دگرريختي هاي زمين (كه احتمالا خاستگاه زمين ساختي داشته اند) همراه بوده است.
زمين لرزه ويرانگر 11 آوريل 1935 ميلادي كسوت مازندران با گسله ی شمال البرز پيوند داشته است. اين زمين لرزه و پسلرزه هاي آن در منطقه هاي گليجان و چهاردانگه در مازندران، 26 روستا را ويران كرد و 80 روستاي ديگر را نيز يا ويران كرد و يا به حد ترميم ناپذيري آسيب رساند. در سراسر منطقه كلانلرزه اي و نيز قدري دور از آن، زمين لغزه ها جاده ها و گردنه ها را بستند. در نزديكي دوسله، رود تجن در اثر زمين لغزه اي به درازاي نيم كيلومتر كه از كناره هاي شمالي آن به راه افتاد، سد شد و بين ورند، علمدار و كسوت، دامنه هاي كوه در هر دو سوي رودخانه فروريزش كرد. تندههاي زمين لغزه هايي را كه در اثر اين زمين لرزه به راه افتادند، هنوز مي توان در راستاي كناره هاي شمالي رود تجن تا جنگل قاديكلا و نيز بين جناسم و شيت بر كنار زارم رود ديد. حتي در زمين هاي به نسبت هموار، براي نمونه بين تلوكلا و شمال كنيم و نيز باختر امري و بين آريم و سنكور، لرزه و پسلرزه هايش سبب زمين لغزش و فروريزش گسترده زمين شد كه تنده هايش را هنوز مي توان بر روي زمين ديد. زمين لغزه ها و باراني كه به دنبال زمين لرزه باريد، منطقه را گذرناپذير كرد. به دنبال اين زمين لرزه به مدت 24 ساعت، رشته اي از پسلرزه هاي شديد آمد و پس از آن دوره لرزه هاي خفيف آغاز شد كه در حدود 6 ماه به درازا كشيد. اين لرزه ها عمدتا با شبكه لرزه نگاري اتحاد جماهير شوروي سابق ثبت شدند.
زمين لرزه 29 اكتبر 1985 ميلادي نومل-تاش (mb=6.0; MS==6.0) (بربريان، 1365) به گمان با عملكرد انتهاي خاوري گسله ی شمال البرز پيوند داشته است. سازوكار كانوني ارائه شده براي اين زمين لرزه (Harvard CMT solution) نشان دهنده دو صفحه با راستاي تقريبي خاوري است كه يكي از آن ها شيب كمي به سوي جنوب و ديگري شيب زيادي به سوي شمال دارد.
زمين لرزه 9 دسامبر 1999 هزارجريب (M=4.8) (روزنامه جمهوري اسلامي، 21/9/78) به احتمال با عملكرد يكي از گسله هاي شمال البرز يا خزر پيوند داشته است. در اين زمين لرزه در حدود 120 واحد مسكوني آسيب ديد.